صفحه ٦٦

برخلاف تمام مقتضيات اين عوامل رفتار كند؛ خواه مقتضاي آن عوامل، رفتارهاي شايسته باشد كه در اين‌صورت انسان مي‎تواند با ارادهٔ خويش عصيان كرده، از آن‌ها سرپيچي نمايد و خواه مقتضاي آن‌ها رفتارهاي ناشايست باشد كه انسان مي‎تواند در مقابل آنها مقاومت نموده و راه صحيحي را در پيش گيرد.
عامل اراده، يكي از عواملي است كه بايد اهميّت ويژه‎اي براي آن قايل شد و در واقع، مهم‌ترين عامل مورد تأكيد انبيا نيز مي‎باشد. انبياي الهي همواره انسان‌ها را به واسطهٔ ارادهٔ خود آنها مخاطب قرار داده، آنان را تحسين و يا توبيخ مي‌كردند و هيچ‎گاه شخصي را براي اين‌كه آبا و اجداد او چنين رفتاري داشته‎اند و يا عامل ارثي او چنين اقتضا مي‎كرده است، توبيخ يا مجازات نمي كردند؛ بلكه معتقد بودند كه به‌ هر فردي در‌صورت انجام كار نيك بايد پاداش داده شود و در صورت انجام كار ناشايست بايد توبيخ كرد، يا به مجازات رساند، چرا كه ارادهٔ شخص است كه نقش تعيين‌كننده‎اي در انجام رفتارهاي مختلف از سوي او دارد. قرآن كريم همواره انسان‌ها را به واسطه همين مشيّت و اراده، مورد عتاب و خطاب يا مورد تشويق و تحسين قرار مي‎دهد.

4. زمينه‌هاي پيدايش بحران اجتماعي
«بحران اجتماعي» هنگامي آغاز مي شود كه نظام سياسي، حقوقي و يا نظام اقتصادي حاكم، به‌تدريج، داراي مفاسد و نابه‌هنجاري هايي شود كه محدوديت ها، دردها و رنج ها، و ضررهايي كه متوجّه  همه يا اكثر مردم مي گردد، بيشتر از حظ‌ها و نصيب ها، لذت‌ها و خوشي ها، و نفع هايي باشد كه عايد آنان  مي شود و يا پرده هاي ناآگاهي و بي‌خبري مردم يا فريب و نيرنگ دستگاه حاكمه چنان دريده شده و به يك‌سو رفته باشد كه همگان دريابند كه از ابتدا دچار خسران  بوده اند.