برخلاف تمام مقتضيات اين عوامل رفتار كند؛ خواه مقتضاي آن عوامل، رفتارهاي شايسته باشد كه در اينصورت انسان ميتواند با ارادهٔ خويش عصيان كرده، از آنها سرپيچي نمايد و خواه مقتضاي آنها رفتارهاي ناشايست باشد كه انسان ميتواند در مقابل آنها مقاومت نموده و راه صحيحي را در پيش گيرد.
عامل اراده، يكي از عواملي است كه بايد اهميّت ويژهاي براي آن قايل شد و در واقع، مهمترين عامل مورد تأكيد انبيا نيز ميباشد. انبياي الهي همواره انسانها را به واسطهٔ ارادهٔ خود آنها مخاطب قرار داده، آنان را تحسين و يا توبيخ ميكردند و هيچگاه شخصي را براي اينكه آبا و اجداد او چنين رفتاري داشتهاند و يا عامل ارثي او چنين اقتضا ميكرده است، توبيخ يا مجازات نمي كردند؛ بلكه معتقد بودند كه به هر فردي درصورت انجام كار نيك بايد پاداش داده شود و در صورت انجام كار ناشايست بايد توبيخ كرد، يا به مجازات رساند، چرا كه ارادهٔ شخص است كه نقش تعيينكنندهاي در انجام رفتارهاي مختلف از سوي او دارد. قرآن كريم همواره انسانها را به واسطه همين مشيّت و اراده، مورد عتاب و خطاب يا مورد تشويق و تحسين قرار ميدهد.
4. زمينههاي پيدايش بحران اجتماعي
«بحران اجتماعي» هنگامي آغاز مي شود كه نظام سياسي، حقوقي و يا نظام اقتصادي حاكم، بهتدريج، داراي مفاسد و نابههنجاري هايي شود كه محدوديت ها، دردها و رنج ها، و ضررهايي كه متوجّه همه يا اكثر مردم مي گردد، بيشتر از حظها و نصيب ها، لذتها و خوشي ها، و نفع هايي باشد كه عايد آنان مي شود و يا پرده هاي ناآگاهي و بيخبري مردم يا فريب و نيرنگ دستگاه حاكمه چنان دريده شده و به يكسو رفته باشد كه همگان دريابند كه از ابتدا دچار خسران بوده اند.