5. خلاصه و نتيجهگيري
1. هرچند که نقش جريان پيرو خط امام (رحمه الله) در پيروزي انقلاب اسلامي کاملاً نمود دارد، ليکن شناخت جريانات انحرافي دوران شکلگيري نهضت نيز به ما کمک خواهد کرد تا اين جريان از آن جريانهاي منحرف بهتر و بيشتر باز شناخته شود.
2. زمينههاي تقويت جريانات مارکسيستي در ايران با رشد حزب توده همراه است، حزبي که مروج مکتب مارکسيسم و اعتقادات ماترياليستي بود و در اين جهت مراکز علمي و فرهنگي کشور را تا مدتي به تسخير خود درآورده بود. البته از سوي برخي از روحانيون آن زمان تلاشهايي براي سست کردن بنيانهاي فکري و اعتقادي آنان شکل گرفت.
3. جريان منافقين خلق، يکي از خطرناكترين جريانات انحرافي بودند که در ظاهر اظهار طرفدارى از اسلام و انقلاب مىکردند، ليکن از پشت به آنها خنجر مىزدند.
4. گروه مجاهدين خلق در ابتدا با انگيزه ملى و اسلامى شکل گرفت، ولى پس از مدتي، در اثر معاشرت با ماركسيستها و نيز فقدان راهنماى فكرى دينى، به انحراف کشيده شدند؛ بعضي از آنها رسماً مرتد شدند و اعلام الحاد كردند و بعضي ديگر هم، اگر چه در باطن خود به اسلام معتقد نبودند، اما در ظاهر تظاهر به اسلام مىكردند و لذا نام «منافق» به آنها داده شد. اينان پس از پيروزي انقلاب اسلامي راه خود را از انقلاب جدا کردند و به دشمنان نظام پيوستند.
5. خطرناکترين جريان انحرافي، جريان نفاق نوين است که از همان ابتدا، خود را در قالب نام جبههٔ ملي مطرح ساخت. اينان به زبان، از نظام موجود حاكم در كشور به عنوان يك نظام اسلامى طرفداري مىكنند، ولي در دل اعتقادى به نظام اسلامى ندارند.
6. هيچ يک از منافقين نوين، بر اين باور نيستند که دين بايد نقشى در زندگى اجتماعى و سياسى مردم داشته باشد. امام خميني(رحمه الله) در مورد انحرافات گروههايي همچون نهضت آزادي، به شدت هشدار ميدهد و آنان را بدتر از منافقين و کفار ميداند.
انقلاب اسلامی و ریشه های آن
جریانشناسي گروههاي منحرف فکری انقلاب اسلامی