نهضت یا جنبش ارائه گردد تا وجه تمایز آنها از انقلاب مشخص شود و در نتيجه، اين واژگان در مباحث، با يکديگر خلط نگردند.
2. تعریف انقلاب(2)
«انقلاب»، از واژگانی است که از گذشتهٔ دور، هم در زبان عربي و هم در زبان فارسي، يكي از اصطلاحات نجومي و به معناي «حركت دوراني منظّم و قانونمند ستارگان»، «دور» و «گردش» بوده است. در قرآن کریم نیز این کلمه در دو معناي «رجوع و بازگشت» و «تحوّل و دگرگون شدن» استعمال شده است. اروپاييان براي القای معناي نجومي این کلمه از ديرباز، لفظ «Revolution» را بهكار ميبرده اند. از سال1660ميلادي بدين سو، این لفظ در غرب معناي جديد ديگري نيز يافت و براي قيام سريع، پرشور، و همگاني مردم بر ضدّ نظام حاكم بهكار رفت. اينكه چرا غربيان براي نامگذاري اين قسم از حركتهاي اجتماعي از اصطلاح نجومي استفاده كردند، خود، ادلّه و عللي دارد كه در کتب مختلف به آنها اشاره شده است.(3) مترجمان فارسيزبان نيز، به پيروي از غربيان، قيام همگاني مردم را بر ضدّ نظام حاكم، «انقلاب» نام نهادند.
به هر حال، كلمه «انقلاب» در پهنه علوم انساني و اجتماعي به دو معنا استعمال ميشود: يكي به معناي تحوّل سريع، شديد و بنيادین كه بر اثر طغيان عموم مردم در اوضاع و احوال سياسي جامعه روي ميدهد و در نتيجه يك نظام سياسي، حقوقي و اقتصادي جاي خود را به نظام ديگري ميدهد؛ و ديگري به معناي تحوّل شديد و ريشهاي و غير سياسي که به