خرداد 1342 تا 22 بهمن 1357، نقشي اساسي را ايفا كرد. با آغاز حركت امام خميني(رحمه الله) و شروع مبارزات عليه طاغوت و رژيم پهلوي، تمامي مردم ايران به خوبي دريافته بودند كه ميبايست همهٔ نيروهاي انقلابي همدل و همزبان باشند و با يكديگر همكاري كنند و نيز تحت لواي رهبري واحد قرار گيرند و فرمان او را بيچون و چرا و از جان و دل بپذيرند و در اجراي آن بكوشند.
پس از رحلت آيتالله العظمي بروجردي(رحمه الله)و همزمان با شروع حركتِ اجتماعي، سياسي و دينيِ امام خميني(رحمه الله)، مراجع ديني بزرگي همچون آیات عظام حكيم، شاهرودي، سيد عبدالله شيرازي، خويي، خوانساري، گلپايگاني، ميلاني و نيز بزرگان ديگري در نجف، قم، تهران، مشهد و… مطرح بودند و هريك مقلداني در سراسر ايران داشتند، و ناشناختهترينِ اين مراجع ديني، سيد روحالله خميني بود. وي تا آن زمان، نه رسالهاي چاپ كرده بود و نه هيچ اقدام ديگري كه او را در مقامِ يك مرجع تقليد مطرح سازد، صورت داده بود. به اين ترتيب در آن زمان اكثر مردم ايران، از مراجع دينيِ ديگري غير از امام خميني(رحمه الله) تقلید ميكردند. اما با آغاز نهضت اجتماعي و ديني امام، همهٔ مردم، به مدد فراستي كه خداوند به ايشان عطا فرموده بود، دريافتند در اين حركت الهي ميبايد تابع فرمان او باشند و از هرگونه پراكندگي و تكروي و اعمال سليقههاي شخصي و گروهي و جناحي بپرهيزند. از اينروي، شمار بسيار زيادي از مردم، با آنكه مقلّد مراجع دينيِ ديگري بودند و در بسياري مسايل و زمينهها از آنان پيروي ميكردند، در حركت مبارزاتي و اجتماعي خود، هماهنگ و يكپارچه، مطيع فرمانهاي امام خميني(رحمه الله) بودند و همين اتحاد و انسجام و همدليِ ميان مردم مسلمان ايران و اطاعت محض آنان از امام خميني(رحمه الله) سبب شد تا پس از پانزده سال مبارزه و تلاش، پيروز شوند و معجزهٔ قرن، در قالب نظام جمهوري اسلامي ايران تحقّق يابد.
ب ـ اسلامخواهي مردم و نصرت الهي
در صورتي كه مردم جامعهاي، واقعاً مسلمان بوده، باورهاي اسلامي را از صميم قلب