صفحه ١٣

هست، نه اینكه فقط این تعداد باشد. در بعضى آیات، مضمون این نام ها وجود دارد. مثلاً «صادق»، به عنوان نام خدا در قرآن نیست، ولى آیه ى «وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا »(5) یعنى چه كسى راستگوتر از خداست؟ آمده است. در برخى روایات و دعاها مانند دعاى جوشن كبیر، نام هاى دیگرى هم براى خدا بیان شده است، البتّه بعضى از اسماى حسناى الهى، آثار و بركات و امتیازات خاصّى دارد. فخررازى مى گوید: همه ى صفات خداوند، به دو چیز بر مى گردد: بى نیازى او و نیاز دیگران به او.(6)
امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا سوگند، اسماى حسنى ماییم.(7) یعنى صفات الهى در ما منعكس شده است و ما راه شناخت واقعى خداییم. طبق این احادیث، جمله ى «ذروا الّذین یلحدون»، به ما مى گوید كه به ملحدین فضائل اهل بیت علیهم السلام تكیه و اعتنا نكنید.
در روایت دیگرى امام رضا علیه السلام فرمودند: ما اهل بیت علیهم السلام اسماى حسناى خدا هستیم كه عمل هیچ كس بدون معرفت ما قبول نمى شود. «نحن واللّه الاسماء الحسنى الّذى لایقبل اللّه من احد عملاً الاّ بمعرفتنا»(8)
عبارت «الاسماء الحسنى»، چهار بار در قرآن آمده است.(9) اسماى حُسنى  سه مصداق دارد: صفات الهى، نام هاى الهى و اولیاى الهى.(10)
امام رضاعلیه السلام فرمود: هرگاه به شما مشكلات و سختى روى آورد، به وسیله ى ما از خداوند كمك بخواهید و سپس فرمود: «وَلِلَّـهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا»(11)
امام رضا علیه السلام فرمود: «انّ الخالق لا یوصف الاّ بما وصف به نفسه» آفریدگار، جز به آنچه خود توصیف كرده، وصف نمى شود. یعنى نمى توان از پیش خود بر خدا نام نهاد. مثلاً او را عفیف و شجاع و امثال آن نامید.(12)
اسم، نمایانگر مسمّى است، ذات خداوند مقدّس است، نام او هم باید مقدّس باشد.