صفحه ٣٩٨

كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ »(2640)
 شیطانِ همراه، ممكن است از دوستان ناباب یا همسر و فرزند یا شریك فاسد باشد. به همین دلیل كلمه شیطان نكره ذكر شده است تا شامل هر نوع شیطانى شود.
 نماز، ذكر رحمن است، «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي »(2641) قرآن، ذكر رحمن است، « نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ »(2642) پس هركس از نماز و قرآن اعراض كند دچار سلطه شیطان همراه مى شود. «فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»
 
 403. ولایت شیطان(2643)
  إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ
 غلبه وسلطه ى شیطان تنها بر كسانى است كه (با پیروى از او) سلطه و ولایت او را مى پذیرند، و (بر) كسانى است كه آنان (به واسطه فریب شیطان) به خدا شرك آورده اند.
 شیطان به عزّت خداوند سوگند یاد كرده كه با استمداد از حزب و قبیله اش و از راه زینت دادن، وعده ها، تبلیغات، وسوسه ها و افراد منحرف، از هرسو انسان را شكار كند. ومردم در برابر این سوء قصد به چند گروه تقسیم مى شوند از جمله:
 1. انبیا كه شیطان در آروزها و اهداف آن بزرگواران مانع تراشى مى كند، ولى در خود آنان نقشى ندارد. «أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ » یعنى شیطان در اهداف و آرزوهاى پیامبر چیزى را القاء مى كند، ولى خداوند توطئه اش را خنثى مى نماید.(2644)
 2. مؤمنان كه شیطان با آنان تماس مى گیرد، ولى آنها متذكّر شده ونجات مى یابند. «إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا »(2645)
 3. مردم عادّى كه شیطان در روح آنان فرو رفته و وسوسه مى كند. «يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ