صفحه ١٧٥

162. طلاق و چگونگى آن(1099)
 در اسلام، مبغوض ترین حلال ها، طلاق است.(1100) پیامبر گرامى اسلام مى فرماید: ازدواج كنید و طلاق ندهید كه با طلاق، عرش خدا به لرزه در مى آید: «تزوّجوا و لا تطلّقوا فانّ الطلاق یهتزّ منه العرش»(1101) البته طلاق یك راه حلّ و گاهى ضرورت است.
 در مورد چگونگى طلاق چند نظریه وجود دارد:
 الف) طلاق، باید به راحتى قابل انجام و بدون هیچ قیدى باشد كه این امر مورد سوء استفاده افراد هوسباز و عیّاش قرار مى گیرد، و زن را فقط براى هوس هاى زود گذر خود مى خواهند.
 ب) طلاق باید به كلّى ممنوع باشد كه كلیسا طرفدار این نظریه است. در حالى كه ممنوعیّت طلاق سبب مى شود تا مردان و زنانى كه با هم توافق ندارند، تا پایان عمر بسوزند و بسازند و یا مخفیانه همسر دیگرى اختیار كنند.
 د) طلاق باید به دست زن باشد. در این فرض آمار طلاق بالا مى رود، زیرا زنان عاطفى تر و زود رنج ترند و در برخورد با مشكلات زندگى، اقدام به طلاق مى كنند و زندگى هاى بسیارى به اندك رنجى از هم متلاشى مى گردد.
 ه) طلاق باید به دست مرد باشد؛ امّا در چارچوب قانون و با نظارت كامل حاكم اسلامى كه مسئول جلوگیرى از ظلم وبرقرارى عدالت است. البتّه در مواردى كه زن متقاضى طلاق است، حاكم اسلامى به تقاضاى او رسیدگى كرده و در صورت لزوم، حكم به طلاق و جدایى مى دهد.
در اسلام، طلاق باید تابع شرایط و قوانین خاص باشد و به مسائل اخلاقى پاى بند باشد.
 
163. دادگاه خانواده(1102)
  این آیه، براى رفع اختلاف میان زن و شوهر، و پیشگیرى از وقوع طلاق، یك دادگاه خانوادگى را با امتیازات زیر مطرح مى كند:
 1. داوران، از هردو فامیل باشند تا سوز، تعهّد وخیرخواهى بیشترى داشته باشند.