صفحه ٥٧

* هم قرآن امام است: «علیكم بالقرآن فتّخذوه اماماً»(318) و هم پیامبر امام است: «و انا...امام المتقین»(319)
 * هم قلبى كه در آن قرآن است گرفتار عذاب الهى نمى شود: «لایعذب اللّه قلباً وعى القرآن»(320) هم امتى كه در میان آنان پیامبر باشد گرفتار عذاب الهى نمى شود: «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ »(321)
 * نه در قرآن انحرافى است: «وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا »(322) نه در پیامبر انحرافى است: «إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ * عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ»(323)
 * هم قرآن در اختلافات حرف آخر را مى زند: «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ »(324) هم كلام پیامبر آخرین حرف است. «كلامه الفصل»(325)
 
 44. پیامبر، خُلق عظیم(326)
 خُلق به صفاتى گفته مى شود كه با سرشت و خوى انسان عجین شده باشد و به رفتارهاى موسمى و موقّت گفته نمى شود. تفسیرهاى مختلفى درباره "خلق عظیم" شده است، از جمله:
 الف) برخى از كتب لغت، خلق را به معناى دین و آئین گرفته اند، چنان كه در حدیثى از امام باقرعلیه السلام مى خوانیم كه آن حضرت فرمود: مراد از خلق عظیم آئین اسلام است.(327)
 ب) مراد، تخلّق به اخلاق اسلام و طبع بزرگ است.
 ج) مراد، صبر بر حق و تدبیر امور بر اقتضاى عقل است.
 د) عایشه گوید: اخلاق پیامبر، متضمن بود آنچه را كه در 10 آیه اول سوره مؤمنون آمده است و بالاتر از این مدح، مدحى نیست.
 ه) مراد، برخورد بزرگوارانه با مخالفان است. چنان كه خداوند او را به این شیوه، مامور ساخته