صفحه ٢٤٢

مى كنند كه در جامعه نمودى داشته باشند و مردم متوجّه آنان شوند كه به فرموده روایت، این افراد اراده برترى در زمین دارند و از بهشت محرومند.

 231. قارون، نماد برترى جویى(1589)
 در تفسیر مجمع البیان حدیثى نقل شده كه قارون پسرخاله ى حضرت موسى و انسانى دانشمند بود و در خواندن تورات، مهارت بى نظیرى داشت. او ابتدا از یاران موسى علیه السلام و از جمله گروه هفتاد نفرى ملازم آن حضرت براى اعزام به كوه طور و مناجات در آنجا بود؛ امّا به واسطه بدست آوردن ثروت بى حساب، عَلَم مخالفت برداشت و سرانجام مورد خشم و قهر الهى واقع گردید.
 حضرت موسى درطول دوران مبارزه اش با سه محور اصلى فساد و طغیان، درگیر بود: یكى محور قدرت و زور كه فرعون، سردمدار آن بود. دیگرى اهرم ثروت و زَر كه قارون، مظهر آن بشمار مى رفت، و سوّمى عامل فریب و تزویر كه سامرى رهبرى آن را به عهده داشت. به عبارت دیگر، حضرت موسى با مثلّث شومِ زور، زر و تزویر، دست به گریبان بود.
 
 232. نفاق و منافقان(1590)
 «نفاق» از «نَفَق»، به معناى تونل هاى زیرزمینى است كه براى استتار یا فرار از آن استفاده مى شود. بعضى از حیوانات مثل موش صحرایى و سوسمار، لانه هایى براى خود درست مى كنند كه دو سوراخ دارد. منافق نیز، راه پنهان و مخفى براى خود قرار مى دهد تا به هنگام خطر از طریق آن فرار كند.
 مردم چهار دسته هستند:
 الف) گروهى قلباً ایمان دارند و به وظیفه خود عمل مى كنند كه اینان مؤمن واقعى هستند.
 ب) گروهى قلباً ایمان دارند ولى اهل عمل نیستند كه این دسته فاسق اند.
 ج) گروهى قلباً ایمان ندارند ولى در ظاهر، رفتار مؤمنان را انجام مى دهند كه منافق اند.
 د) گروهى نه قلباً ایمان دارند و نه به وظیفه عمل مى كنند كه این دسته كافرند.(1591)