صفحه ٢٥٢

آنان تقسیم كرد.(1677)
 2. چند نفر مهمان ابوذر شدند، ابوذر گفت: چون من گرفتارى دارم، شما خودتان یكى از شتران مرا نحر و غذا تهیه كنید. آنها شتر لاغرى را انتخاب كردند. ابوذر ناراحت شد و پرسید: چرا شتر فربه و چاق را نیاوردید؟ گفتند: آن را براى نیاز آینده تو گذاشتیم. ابوذر فرمود: روز نیاز من روز قبر من است.(1678)
 3. وقتى فاطمه ى زهراعلیها السلام را در شب عروسى به خانه شوهر مى بردند، فقیرى از آن حضرت لباس و پیراهنى درخواست كرد. فاطمه زهراعلیها السلام به یاد این آیه «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ ...» افتاد و همان پیراهن عروسیش را به او بخشید.
 4. عبداللّه بن جعفر، غلام سیاهى را دید كه در باغى كارگرى مى كند، وقت غذا، سگى وارد باغ شد و در برابر غلام نشست. غلام لقمه اى به آن سگ داد، سگ آن لقمه را خورد و باز با نگاه خود تقاضاى غذا كرد، غلام با آنكه خود گرسنه بود، غذاى خود را لقمه لقمه به او داد تا غذا تمام شد. عبدالله از غلام پرسید: خودت چه مى خورى؟! گفت: من امروز سهمى ندارم. پرسید: چرا این كار را كردى؟ گفت:معلوم بود كه این سگ از این اطراف نیست و از راه دور آمده، گرسنه بود.
 بنابراین، غذاى خود را به او دادم تا سیر شود. عبداللّه از فتوّت این غلام تعجّب كرد. آن باغ و غلام را خرید، غلام را آزاد كرد و باغ را به او بخشید.(1679)
 در احادیث در باره ى این آیه مى خوانیم كه راه رسیدن به برّ، كمك به والدین، قبل از درخواست آنان است، گرچه بى نیاز باشند.(1680)
 امام صادق علیه السلام به شاگرد خود مفضل بن عمر فرمود: «از پدرم شنیدم كه مى فرمود: كسى كه سال بر او بگذرد و از مال خود - كم یا زیاد - حق ما را ندهد ، خداوند روز قیامت به او نظر نمى كند، مگر آنكه او را ببخشد. اى مفضل! این تكلیفى است كه خداوند آن را بر شیعیان لازم كرده، آنجا كه در كتاب خود مى فرماید: «لَن تَنَالُوا الْبِرَّ...» پس ما برّ و تقوا و راه