صفحه ٢٣٣

خوردن تعادل جامعه و اختلافات طبقاتى گردیده است.
 انتقاد از رباخوارى، ربا گرفتن و ربا دادن، از ابتداى اسلام مطرح بوده است. در سوره روم كه در مكّه نازل شده است، مى فرماید: «وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِندَ اللَّهِ »(1540) یعنى آنچه به قصد ربا مى دهید تا براى شما در اموال مردم بیفزاید، بدانید كه نزد خداوند افزون نمى شود. سپس در سوره ى آل عمران با فرمان « لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا »(1541) از آن نهى گردیده و بیشترین انتقاد از رباخوارى در همین آیات آمده است. در ضمن آیه «وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ »(1542)، یادآور مى شود كه در مذهب یهود نیز «ربا» حرام بوده، چنان كه این حرمت در تورات(1543) نیز ذكر شده است.
 آیات مربوط به ربا، به دنبال آیات انفاق آمد تا دو جهت خیر و شرى كه توسط مال و ثروت پدید مى آید را مطرح كند.
 انفاق، یعنى دادن بلاعوض و ربا، یعنى گرفتن بلاعوض. هر آثار خوبى كه انفاق دارد، مقابلش آثار سویى است كه ربا در جامعه پدید مى آورد. به همین جهت قرآن مى فرماید: «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ»(1544) خداوند ثروت به دست آمده از ربا را نابود، ولى صدقات را افزایش مى دهد.
 تهدیدهایى كه در قرآن براى گرفتن ربا و پذیرش حاكمیّت طاغوت آمده،براى قتل، ظلم، شراب خوارى، قمار و زنا نیامده است.(1545) حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامى، قطعى واز گناهان كبیره است. وقتى به امام صادق علیه السلام خبر دادند كه فلانى رباخوار است، فرمود: «اگر قدرت مى داشتم گردنش را مى زدم».(1546) همچنان كه حضرت على علیه السلام وقتى با رباخوارى مواجه شد، از او خواست تا توبه كند، وقتى توبه كرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود: «رباخوار را باید از عمل خود توبه دهند، همچنان كه از شرك توبه مى دهند». از امام باقرعلیه السلام نقل شده است