صفحه ٣٩

    انحراف از فطرت و سرگردانى در بیراهه ها!
«الهامات فطرى» همواره به صورت یک انگیزه ناخودآگاه و خودکار، انسان را به دنبال مسائل مختلفى که مورد نیاز روح و جسم اوست مى فرستند واگر این الهامات فطرى نبودند، و بنا بود همه چیز را ما با آزمایش و تجربه و نیروى عقل کشف کنیم، کار بر ما بسیار مشکل مى شد.
هماهنگى این دو دستگاه (الهامات فطرى و اکتشافات عقلى و تجربى) سبب شده است که انسان با این سرعت در مسیر تمدن و تکامل پیشروى کند.
اما نباید فراموش کرد که نتیجه گیرى صحیح از این الهامات فطرى همواره بستگى به طرز فکر و محتویات ذهنى انسان دارد، یعنى اگر افرادى از نظر تفکر و علم ضعیف و ناتوان باشند الهامات فطرى آنها به صورت منحط و ناقص و گاهى واژگونه خودنمایى مى کند.
به عبارت دیگر: الهامات فطرى باید همواره با آب علم و دانش آبیارى شوند تا محصول زنده و ارزنده اى داشته باشند در غیر این صورت آمیخته با انواع خرافات و موهومات خواهند شد و گاه ممکن است نتیجه معکوس بدهند.
مثال روشنى براى این موضوع مى توان زد: «غریزه جنسى» یک نوع الهام طبیعى و فطرى براى «حفظ نسل» است و انسان را براى ابقاى نسل خود بسیج مى کند، ولى اگر با افکار پست و اخلاق منحط آمیخته شد، سر از فحشا بیرون مى آورد که نابود کننده نسل است، یعنى درست در جهت عکس مقصود به جریان مى افتد.