صفحه ٢٣٠

 همانطور که جوجه براى مدتى نیاز دارد که در درون پوست تخم مرغ زندگى کند، و جنین در شکم مادر، و هنگامى که دوران تکاملى خود را در آن طى کردند و از آن جدا شدند، دیگر هرگز به آن باز نمى گردند، نه مرغ به درون پوست بر مى گردد و نه جنین بعد از تولد به رحم، انسان نیز چنین است و بنابراین تمام پاداشها و کیفرها، لذات و ناراحتیهاى پس از مرگ و جهان دیگر همه جنبه روحانى دارد.

    نظر دوم: معاد در دو جنبه
این نظر را جمعى از دانشمندان و فلاسفه قدیم و جدید اختیار کرده اند، و - همانطور که خواهیم دید - آیات قرآن هم عموماً این نظر را تأیید مى کند که در رستاخیز اجزاى پراکنده جسم جمع آورى و نوسازى مى شود و جان مى گیرد، منتها در سطحى بالاتر و در جهانى و حیاتى عالیتر.    

    نظر سوم: معاد روحانى و نیمه جسمانى
بعضى از فلاسفه پیشین و روحیون معتقد بودند که این جسم مادى و عنصرى دیگر بازگشت نمى کند، روح که از بدن جدا شد، در جسم لطیفى که فوق العاده از نظر زمان و مکان فعال است و حتى قادر به عبور از موانع مى باشد و فنا و فساد در آن راه ندارد قرار مى گیرد و با آن به زندگى جاویدان خود ادامه مى دهد.
در حقیقت این جسم همانند ماده و جرم نیست، بلکه شبیه امواج و همانند «اتر» است، اما از آنجا که از جهاتى شباهتى با این جسم دارد و