صفحه ١٧

 یک روز بخواهم این اعتیاد را ترک کنم قادر نیستم.
شگفت آور است که بسیارى از کتب دانشگاهى و غیر دانشگاهى را مى بینم که مى توان مطالب آن را بدون کم و کاست با عباراتى بسیار روانتر و آسانتر نوشت تا هم صرفه جویى در وقت و عمر «دانش پژوهان» و هم نفع آن عمومى تر شود.
از طرفى نمى توانیم همه نویسندگان آن را متهم بر عدم قدرت بر ساده نویسى کنیم، بنابراین باید بگویم لااقل شاید عده اى نمى خواسته اند این کار را بکنند، شاید بخاطر اینکه اگر پیچ و خم عبارات کم مى شد کتاب ارزش علمى خود را از دست مى داد! باید نظم طبیعى مطالب را شکست، جمله را جلو عقب برد، از لغات و الفاظ نامأنوس و احیاناً بیگانه، کمک گرفت تا علمى تر شود! و هنوز این یکى از دردهاى اجتماع ماست.

    3- براى ثبت در تاریخ
مطلب دیگرى را که براى ثبت در تاریخ لازم مى دانم بگویم این است که روزى یکى از دوستان اظهار داشت: مشغول ترجمه کتابى در زمینه خداشناسى از عربى به فارسى بودم، دیدم مطالب آن کتاب آشناست، پس از بررسى دیدم بسیارى از بحثها عیناً بحثهاى کتاب «آفریدگار جهان» است که شما نوشته اید، معلوم شد نویسنده محترم کتاب مزبور، مطالب را بدون ذکر مأخذ از کتاب آفریدگار جهان گرفته و به عربى ترجمه کرده و نشر داده و الآن من دارم بار دیگر آن را از عربى به فارسى برمى گردانم!
گفتم چون بالاخره نشر این ترجمه گامى در راه خداشناسى و خدمت به علم و دانش است نشر آن از نظر من بى مانع است ولى لااقل براى اینکه من متهم نشوم که مطالب را بدون ذکر مأخذ از او گرفته ام در مقدمه کتاب واقعیت را