صفحه ١٦

 چاپهاى فراوان و پى در پى این کتابها یک دلیل روشن بر این موضوع بود، دلیل دیگر اینکه در بعضى از مجامع و جلسات علمى و دینى در داخل یا در خارج به عنوان یک متن درسى مورد استفاده قرار گرفت.
بعضى از آنها به زبان عربى و بعضى به زبان اردو ترجمه شده و بعضى هم در دست ترجمه به زبان انگلیسى است.
دلیل این موفقیت در حقیقت، رعایت چهار اصل بود: پرهیز از اصطلاحات پیچیده، صداقت در بحث، دورى از تعصب، و نوآوریها.
ولى بعضى معتقدند این سلسله کتابها یک عیب بزرگ دارد که مى تواند از ارزش آن بکاهد; و اگر تعجب نکنید عیب بزرگش در نظر آنها پرهیز از اصطلاحات و عبارات قلمبه و سلمبه، پرهیز از جمله بندیهاى گنگ و مبهم، و رعایت حد اکثر روانى عبارات و نزدیک ساختن مطالب مشکل به اذهان عموم است که آن را از بحث «سطح بالا»! به پائین مى آورد!
من به این «عیب» یا «گناه» معترفم! و مى دانم اگر جلو قلم را رها مى ساختم تا از اصطلاحات پیچیده و عبارات گنگ کمک بگیرد بحثها در نظر بعضى «علمى تر»! جلوه مى کرد، اما آگاهانه این کار را نکردم و فکر مى کنم رسالت یک نویسنده همین است.
به جرأت مى توان گفت هر یک از بحثهاى این سلسله را مى توان چنان پیچیده نوشت که اکثر خوانندگان عادى نفهمند و فقط بگویند بحثها خیلى علمى است و در سطح بالا که ما نمى فهمیم.
ولى آیا مى توان مصالح عموم را که درک حقایق است فداى یک شخصیت کاذب و خیالى که با قلمبه نویسى بدست مى آید نمود؟! آیا وجدان بیدار اجازه چنین کارى را به کسى که توانایى ساده نویسى دارد مى دهد؟!
در هر صورت من به این گناه عادت کرده و معتاد شده ام و اگر خداى نکرده