صفحه ١٢٧

این درباره اصل مسأله طول عمر (به طور خلاصه).
دوم این که، در مورد آب و غذا در این خواب طولانى اگر خواب عادى و معمولى باشد، مى توان حق را به ایراد کننده داد که این موضوع با اصول علمى سازگار نیست، زیرا مصرف غذاى بدن به هنگام خواب هاى عادى کمى از حال بیدارى کمتر است و روى هم رفته براى سال هاى متمادى بسیار زیاد خواهد بود، ولى باید توجه داشت که خواب هایى در جهان طبیعت وجود دارد که مصرف غذاى بدن در آنها بسیار ناچیز است.

    زمستان خوابى
بسیارى از جانداران هستند که در سرتاسر زمستان در خواب فرو یم روند و به اصطلاح «زمستان خوابى» دارند.
در این نوع خوابها فعالیت هاى حیاتى تقریباً متوقف مى گردد، و تنها شعله بسیار ضعیفى از آن روشن است، «قلب» تقریباً از ضربان مى افتد و یا به تعبیر صحیح تر ضربان آن به قدرى خفیف مى شود که ابداً قابل احساس نیست، در این گونه موارد بدن را مى توان به کوره هاى عظیمى تشبیه کرد که به هنگام خاموش کردن آن ها «شمعکى» از آن در حال اشتعال است.
واضح است که مقدار خوراکى را که آن کوره در یک روز از مواد نفتى - مثلاً - مى طلبد تا شعله هاى عظیم خود را به آسمان بفرستد ممکن است خوراک ده ها یا صدها سال آن در حال اشتعال شمعک بسیار کوچک باشد (البته این بستگى به شعله هاى عظیم در حال بیدارى کوره و حال شمعک آن دارد).
دانشمندان در مورد زمستان خوابى بعضى از جانداران چنین مى گویند: