صفحه ١٧٨

علاوه بر این، سلول هاى مغزى به هنگام فکر کردن، و یا سایر فعالیت هاى روانى داراى یک رشته فعل و انفعالات شیمیایى هستند.
بنابراین روح و پدیده هاى روحى چیزى جز خواص فیزیکى و فعل و انفعالات شیمیایى سلول هاى مغزى و عصبى ما نمى باشد.
آنها از این بحث چنین نتیجه مى گیرند:
1- همانطور که فعالیت غدّه هاى بزاقى و اثرات مختلف آن قبل از بدن نبوده و بعد از آن نیز نخواهد بود فعالیت هاى روحى ما نیز با پیدایش مغز و دستگاه اعصاب، موجود مى شوند و با مردن آن مى میرند!
2- روح از خواص جسم است، پس مادى است و جنبه ماوراى طبیعى ندارد.
3- روح مشمول تمام قوانینى است که بر جسم حکومت مى کند.
4- روح بدون وجود مستقلى ندارد و نمى تواند داشته باشد.
    دلایل مادى ها بر عدم استقلال روح
مادى ها براى اثبات مدعاى خود و اینکه روح و فکر و اراده و سایر پدیده هاى روحى همگى مادى هستند و از خواص فیزیکى و شیمیایى سلول هاى مغزى و عصبى مى باشند شواهدى آورده اند که در زیر به آنها اشاره مى شود:
1- «به آسانى مى توان نشان داد که با از کار افتادن یک قسمت از مراکز و یا سلسله اعصاب، یک دسته از آثار روحى تعطیل مى شود».(71)