صفحه ١٩٤

  سؤال پیش مى آید که آن پرده بزرگى که میکروفیلمهاى ذهنى ما روى آن به صورت عظیم منعکس مى گردد کجاست؟ آیا این پرده بزرگ همان سلولهاى مغزى هستند؟ قطعاً، نه. و آن نقشه جغرافیایى کوچک را که ما در عدد بزرگ ضرب مى کنیم و تبدیل به نقشه عظیمى مى نمائیم، مسلماً محلى لازم دارد، آیا مى تواند سلولهاى کوچک مغزى باشد.
به عبارت روشنتر: در مثال میکروفیلم و نقشه جغرافیائى آنچه در خارج وجود دارد، همان فیلمها و نقشه هاى بسیار کوچک هستند ولى در نقشه هاى ذهنى ما چنین نیست، این نقشه ها درست به اندازه وجود خارجى آنها مى باشند و قطعاً محلى لازم دارند به اندازه خودشان اینها از هر تابلو نقاشى رنگین تر و زنده ترند چگونه نیاز به محلى ندارند و مى دانیم سلولهاى مغزى کوچکتر از آن است که بتواند آنها را با آن عظمت منعکس سازد.
کوتاه سخن اینکه: ما این نقشه هاى ذهنى را با همان بزرگى که در خارج دارند تصور مى کنیم و این تصویر و تصور عظیم نمى تواند در سلول کوچکى منعکس گردد، بنابراین نیازمند محلى غیر از آن است و از اینجا به وجود حقیقتى مافوق این سلولها پى مى بریم که مافوق جهان ماده است.    

    4- پدیده هاى روحى با کیفیات مادى همانند نیستند
دلیل دیگرى که مى تواند ما را به استقلال روح و مادى نبودن آن رهنمون گردد این است که: در پدیده هاى روحى، خواص و کیفیتهائى مى بینیم که با خواص و کیفیتهاى موجودات مادى هیچ گونه شباهت ندارد.
زیرا: موجودات مادى «زمان» مى خواهند و جنبه تدریجى دارند.