صفحه ١٢٦

  ارگانیزم آن صدمه مى زند و ضایعاف فراوانى به بار خواهد آورد.
این ایرادها ممکن است در آغاز بن بستها و موانع غیر قابل عبورى بر سر راه این مسأله مجسم کند، در حالى که چنین نیست: زیرا مسأله عمر دراز مدت - چند صد سال و حتى بیش از هزار سال - یک مسأله غیر علمى نیست، چه اینکه مى دانیم طول عمر هیچ موجود زنده اى - از نظر علمى - میزان ثابت و معینى ندارد که با فرا رسیدن آن، مرگ حتمى باشد.
به عبارت دیگر درست است که نیروهاى جسمى انسان هر چه باشد بالاخره محدود و پایان پذیر است، اما این سخن به آن معنى نیست که بدن یک انسان یا موجود زنده دیگر توانایى زیست بیشتر از مقدار عادى را ندارد، مثلاً همان طور که در طبیعت هنگامى که آب به یکصد درجه حرارت رسید مى جوشد و در درجه صفر یخ مى زند، انسان هم به یکصد یا یکصد و پنجاه سال که رسید قلب او متوقف مى گردد و مرگ او فرا مى رسد.
بلکه میزان طول عمر موجودات زنده بستگى زیادى به وضع زندگى و شرایط خاص آن دارد و با تغییر آن کاملا تغییرپذیر است.
گواه زنده این سخن این است که از یک طرف مى بینیم هیچ یک از دانشمندان جهان میزان معینى براى عمر انسان کشف نکرده اند، و از سوى دیگر توانسته اند در آزمایشگاه ها گاهى طول عمر بعضى از موجودات زنده را به دو، یا چند برابر، و گاهى به دوازده برابر و بیشتر برسانند، و حتى امروز به ما امیدوارى مى دهند که در آینده با پیدا شدن «روش هاى نوین علمى» عمر انسان نیز به چندین برابر فعلى افزایش خواهد یافت.