صفحه ٣٨

ولى با این حال دنیا از امروز بسیار آرامتر بود، نه صداى ماشین هاى غول پیکر و نه غوغاى انفجار بمبها و نه غرش هواپیماهاى مافوق صوت از هیچ یک خبرى نبود، زندگى - همچون مرگ- بى نهایت ساده و بدون تشریفات بود!
به درستى نمى دانیم انسان آن روز چه احساسى از زندگى و مرگ داشته، اگر نوشتن را مى دانست شاید گوشه اى از احساسات خود را براى فرزندان کنجکاو امروز خویش به یادگار گذارده بود، اما متأسفانه هنوز خط اختراع نشده بود و این کار صورت نگرفت.
اما غارها و اعماق زمین گنجینه هاى گرانبهایى از آثار زندگى انسان هاى آن روز را براى امروز در خود حفظ کردند و همان طور که در بحث گذشته اشاره کردیم این آثار - و مخصوصاً چگونگى قبرهایى که از آنها به یادگار مانده - نشان مى دهد آنها عقیده به زندگى پس از مرگ داشتند و به همین دلیل ابزار کار مردگان را با آنها به خاک مى سپردند به خیال اینکه پس از بازگشت به زندگى مورد استفاده آنها قرار خواهد گرفت.
اعتقاد انسان به رستاخیز، پس از ورود او به «عصر تاریخ» (پیدایش خط و کشف فلزات) جاى هیچ گونه ابهامى نیست، و در پیشانى تاریخ اقوام و ملل ثبت شده است.
و همه اینها - چنانکه گفتیم - از آمیخته بودن این عقیده با فطرت و سرشت آدمى خبر مى دهد.