صفحه ٥٤

نقش بقيه در تنگ كردن رزق خودمان نباشيم. پس ما دو وظيفه داريم: يكى؛ خوار نكردن خود هنگام نياز، و ديگرى؛ ستم نكردن به ديگران هنگام بى نيازى، و بدانيم چنانچه ثروت داريم و به مستحق آن ندهيم، بد امتحان داده ايم، و اگر نداريم و التماس كنيم هم بد امتحان داده ايم.
آرى؛ رزقتان ممكن است به اين باشد كه مثلًا از طريق كسب و كار مشخصى به دست شما برسد، مثل كاسب و معلّم، من و شما مى رويم به طرف كارى كه برايمان فراهم شده، تا خداوند رزقمان را بدهد و مى دانيم رزّاق خداست و او چنين مقدّر كرده است كه رزق ما از اين طريق به دست ما برسد. در اين جا معلّمى و مغازه دارى، وسيله است، ولى رزّاق خدا است، منتها چنين مقدّر فرموده كه رزق ما از اين طريق برسد. امّا اگر ابزارها مقصد شد، خدا از مقصدبودن مى افتد و در واقع رزّاق واقعى را گُم مى كنيم، در اين حالت است كه انواع انحراف ها اعم از گناه و خوارى و ظلم در زندگى وارد مى شود.

نداشتن ها بسيار است، از داشتن ها استفاده كن 
اگر نظرتان باشد حضرت در يك جمله فوق العاده اساسى جايگاه رزق را در زندگى تعيين كردند تا زندگى ما بازيچه رزق ما نشود، بلكه رزق وسيله و ابزار كار اصلى ما قرار گيرد، فرمودند: «انَّ لَكَ مِنْ دُنْياكَ، ما اصْلَحْتَ بِهِ مَثْواكَ وَ انْ جَزِعْتَ عَلي ما تَفَلَّتَ مِنْ يَدَيْكَ فَاجْزَعْ عَلي كُلِّ ما لَمْ يَصِلْ الَيْكَ »؛ از دنيا آن قدرش مال توست كه به كمك آن قيامتت را كه جايگاه اصلى