صفحه ٢٠

دستورات دين، عامل جهت گيرى به سوى عالم غيب 
بعد از آن كه حضرت اميرالمؤمنين (ع) به فرزندشان توصيه كردند، از عواملى كه تو را گرفتار خودت مى كند برحذر باش. مى فرمايند: يكى از عوامل گرفتارى انسان به خودش و غفلت از خدا، نگرانى از رزق است، و در اين فراز به اين نكته مى پردازند.
روح انسان در ذات خود، توان ارتباط با عالم غيب را داراست، چون جنسش مجرد است، به اصطلاح «روح انسان فعّال است، نه منفعل» يعنى به راحتى استعداد ارتباط با عالم غيب در آن هست، مشكل انسان گرايش ها و توجّهاتش به عالم مادون است كه مانع اين ارتباط شده است. هر اندازه روح اسير حرص ها، غضب ها و شهوات شد، به همان اندازه ارتباطش با عالم غيب بريده مى شود. درست است كه جنس روح، جنس ارتباط با عالم غيب است، ولى جهتش اگر جهت ارتباط با عالم غيب نباشد، از ارتباط با عالم غيب محروم مى شود. تمام دستورات دين آن است كه اين جهت گيرى را اصلاح كند.
به عنوان مثال دين مى فرمايد انسان نبايد خود را به نامحرم بنماياند، چون اگر جهت روح، جلب نظر نامحرم شد، ديگر از ارتباط با عالم غيب بازمى ماند. به مرد مى گويد به نامحرم نگاه نكن، چون همين كه روح در جهت غيرحق سير كرد، از حق محروم مى شود- روح يعنى جان و اصل انسان- حال اگر اصل انسان از حجاب هاى بين خود و خدا آزاد شد، ديگر مشكلى براى اتّصال به حق ندارد، چون خودش در ذات خود به حق وصل است، حجاب ها مانع شده اند. گفت: «خود را مبين كه رستى» آيا ما براى