صفحه ١٠٩

8- مالكيّت بر چيزى، دليل جواز بر هر نوع مصرف كردن آن نيست. نَتْرُكَ ... أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوالِنا ما نَشؤُا (در قوانين شعيب، قانون كنترل مصرف بوده است)
9- تجليل و ستايش مخالفان از ما، گاهى به خاطر سكوت ونگفتن حقّ است.  «إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»
10- تعريف وتمجيد مخالفان، گاهى جنبه ى استهزا دارد. «لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ»

سوره هود، آيه 88

قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى  بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ رَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقاً حَسَناً وَ ما أُرِيدُ أَنْ أُخالِفَكُمْ إِلى  ما أَنْهاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ ما تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ «88»
 (شعيب) گفت: اى قوم من! آيا انديشيده ايد كه اگر من دليل روشنى از طرف پروردگارم داشته باشم و او مرا رزق نيكويى (مثل نبوّت) از سوى خود عطا كرده باشد، (چگونه مى توانم مخالفت او كنم؟) و من نمى خواهم نسبت به آنچه شما را از آن نهى مى كنم، خود مخالفت كنم (ومرتكب آن شوم).
من به جز اصلاح به مقدار توانم، خواسته ى ديگرى ندارم و جز به لطف خداوند، توفيقى براى من نيست، (از اين روى) بر او توكّل كرده ام و به سوى او بازگشته ام.

نكته ها:
در آيه ى قبل، كفّار اعتراض داشتند كه چرا ما از تصرّف در اموالمان آزاد نباشيم؟ حضرت شعيب عليه السلام در اين آيه جواب مى فرمايند كه اگر من شما را از تصرّفِ بى قيد و شرط محدود مى كنم، به جهت اصلاح زندگى و جامعه ى شماست، نه به خاطر دشمنى، حسادت، تنگ نظرى و يا امور ديگر، زيرا مصالح فردى نبايد موجب ضرر و زيان به مصالح عمومى شود.