صفحه ٣٣٠

پيام ها:
1- جز خدا به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كارى ساخته نيست.  «لا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْ ءٍ»
2- سرچشمه ى شرك مردم، تصوّرات و خيالات باطل آنهاست. كَباسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْماءِ ... وَ ما هُوَ بِبالِغِهِ 
3- هركس خالصانه خدا را بخواند، با دست پر برمى گردد. دست خالى برگشتن به خاطر توجّه به غير خداست. لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ... وَ ما دُعاءُ الْكافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلالٍ 

سوره الرعد، آيه 15

وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ «15»
و هركه در آسمان ها و زمين است، خواه ناخواه با سايه هاشان بامدادان و شامگاهان، براى خدا سجده مى كنند.

نكته ها:
 «مَنْ» براى موجود عاقل بكار مى رود و «ما» براى غير آن، امّا در آيات ديگر مشابه اين آيه با «ما» آمده است، مثل آيه «وَ لِلَّهِ يَسْجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ» «1»، لذا مى توان نتيجه گرفت كه مراد از اين آيه نيز سجده ى همه موجودات است، خصوصاً كه «ظلال» نيز مطرح شده كه ناگفته پيداست سايه، عقل ندارد.
شايد منظور از سجده كردنِ سايه ها حالت افتادن سايه بر زمين باشد، نظير تشبيهى كه در فارسى مى آوريم: سرو سواره مى رود، غنچه پياده مى رسد.
 «آصال» جمع «اصل» وآن جمع «اصيل» از ماده ى «اصل» به معنى انتها وآخر روز است.