صفحه ٢٨٤

او، وصال يعقوب وكنترل قحطى شد. «إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ»*

سوره يوسف، آيه 97

قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ «97»
 (فرزندان) گفتند: اى پدر! براى گناهانمان (از خداوند) طلبِ آمرزش كن كه براستى ما خطاكار بوديم.

سوره يوسف، آيه 98

قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «98»
 (يعقوب) گفت: بزودى از پروردگارم براى شما طلب آمرزش مى كنم، براستى كه او، خود آمرزنده وبسيار مهربان است.

نكته ها:
فرزندان يعقوب موحّد بودند وبه مقام والاى پدرشان آگاه بودند؛ «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا» آنچه در آيات قبل به عنوان «ضلال» به پدر نسبت داده اند، مراد گمراهى در عقيده نيست، بلكه گمراهى در تشخيص و علاقمندى او به يوسف بود.
براى ظالم سه روز است: روز قدرت، روز مهلت و روز ندامت.
براى مظلوم نيز سه روز است: روز حسرت كه مورد ظلم قرار گرفته، روز حيرت كه در فكر چاره انديشى است و روز نصرت در اين دنيا يا جهان آخرت.
كسانى كه در اثر اشتباه به پدر گفتند: «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» بعد از توجّه به اشتباه مى گويند: «إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ»
در تفسير مجمع البيان و اطيب البيان آمده است كه حضرت يعقوب در انتظار شب جمعه يا سحر بود تا براى فرزندانش دعا كند.

پيام ها:
1- ظلم، مايه ى ذلّت است. روزى كه برادران، يوسف را به چاه انداختند، روز خنده آنان و ذلّت يوسف بود و امروز به عكس شد.
2- براى آمرزش گناهان، توسّل به اولياى خداوند جايز است. «يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا»