صفحه ٤٦٠

نكته ها:
خداوند كسى را گمراه نمى كند، ليكن اگر كسى با اراده خود راه انحراف را برگزيند، خدا او را به حال خود رها مى سازد و اين رهاكردن بزرگترين كيفر و قهر الهى است. ابليس نيز چون بااراده خود تكبر ولجاجت كرد، خداوند او را به حال خود رها كرد ومراد از جمله «أَغْوَيْتَنِي» نيز همين معناست؛ يعنى اكنون كه بخاطر لجاجتم مرا از مَدار لطف خود خارج كردى وبه حال خودم واگذاردى من چنين و چنان خواهم كرد.
ابليس مى داند كه گروهى از مردم، از برگزيدگان الهى خواهند بود، (يعنى او نبوّت و امامت را نيز پذيرفته است همان گونه كه از «رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي» معلوم مى شود، خدا را پذيرفته است و از دعايش كه مرا تا قيامت مهلت بده، روشن مى شود معاد را نيز قبول داشته است.
بنابراين، ابليس اصول عقائدش درست بود، ليكن عيب او تكبّر ونداشتن روحيّه ى تسليم و عبوديّت بود. پس علم و ايمان به تنهايى كافى نيست، عمل وتسليم وعبوديّت لازم است.

پيام ها:
1- ابليس و ابليس صفتان عيب خود را به خدا نسبت مى دهند. «أَغْوَيْتَنِي»
2- ابزار انحراف شيطان، زيبا جلوه دادن زشتى هاست. «لَأُزَيِّنَنَّ»
3- پاكان و مخلصان از دام شيطان درامانند. «الْمُخْلَصِينَ» (البتّه اخلاص داشتن كافى نيست، عنايت خداوند لازم است. زيرا «مخلص» به معناى برگزيده الهى است)

سوره الحجر، آيه 41

قالَ هذا صِراطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ «41»
 (خداوند) فرمود: اين (اخلاص و نجات مخلصان) راه مستقيمى است كه خود برعهده دارم.

سوره الحجر، آيه 42

إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ «42»
همانا براى تو بر بندگان (برگزيده) من تسلطّى نيست، مگر از گمراهانى كه تو را پيروى كنند.