صفحه ٤٧

7- انسان در انتخاب دين و مذهب اختيار دارد. «أَ نُلْزِمُكُمُوها»
8- تا انسان زمينه ى پذيرش حقّ را دارا نباشد، نمى تواند از نور وحى استفاده كند. «أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ»

سوره هود، آيه 29

وَ يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ «29»
 (نوح ادامه داد كه) اى قوم من! از شما در برابر اين دعوت، اجرتى درخواست نمى كنم، پاداش من تنها بر خداست و من كسانى را كه ايمان آورده اند (به خاطر خواست نابجاى شما) طرد نمى كنم، (چرا كه) آنان پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (و از من شكايت خواهند نمود)، ولى من شما را قوم جاهلى مى بينم.

پيام ها:
1- بى توقّعى پيامبران، يكى از نشانه هاى حقّانيّت آنهاست. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا»
2- رمز موفّقيّت مبلّغ، توقّع نداشتن از مردم و بى اعتنايى به سرمايه داران است.
 «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا» البتّه مبلّغان دينى نزد خداوند، اجر بزرگى دارند. «إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ»
3- اگر انبيا دنبال سوء استفاده بودند، به سراغ اشراف مى رفتند، نه فقرا. «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مالًا»
4- اشراف براى ايمان آوردن خود شرط مى كردند كه فقرا رانده شوند، ولى انبيا قاطعانه با اين درخواست مخالفت مى كردند. ما أَنَا بِطارِدِ ... (جمله اسميّه و حرف (باء) نشانه ى قاطعيّت است)
5- كسى كه هدفش از تبليغ، مال و مقام نيست، فقير و غنى در نزد او يكسان است. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا»
6- به توقّع مستكبران اعتنا نكنيم. «ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا»
7- كفّار مؤمنان را اراذل مى شمردند، امّا پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمود: من آنها را با شما