صفحه ٣٨٥

6- گمراهى، درجات و مراحلى دارد و هر چه عميق تر شود رجوع به حقّ مشكل تر مى شود. «ضَلالٍ بَعِيدٍ»

سوره إبراهيم، آيه 4

وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «4»
هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به زبان قومش، تا (بتواند پيام خدا را) براى مردم بيان كند، پس خداوند هر كه را بخواهد (و مستحقّ بداند) گمراه مى كند وهر كه را بخواهد (وشايسته بداند) هدايت مى نمايد، و اوست عزيز وحكيم.

نكته ها:
مراد از «لسان قوم» در اين آيه، تنها لغت و زبانِ مردم نيست، زيرا گاهى ممكن است گوينده اى با زبان مردم سخن بگويد ولى مردم حرف او را درست نفهمند، بلكه مراد آسان و قابل فهم گفتن است، به گونه اى كه مردم پيام الهى را بفهمند، چنانكه در آيات ديگر مى فرمايد: «يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ» «1» ما قرآن را به زبان تو آسان كرديم. حضرت موسى نيز از خداوند مى خواهد كه گره از زبانش گشوده شود تا مردم كلامش را بفهمند. «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي» «2»
مقصود از گمراه كردن خداوند، محروم كردن افراد لجوج از لطف خود است، والا اگر خداوند بناى گمراه كردن مستقيم كسى را داشت، نه كتابى مى فرستاد و نه پيامبرى. در آيات ديگر مى خوانيم كه خداوند ظالمان و فاسقان و مسرفان را گمراه مى كند، يعنى انسان با گناه و ظلم، زمينه ى محروم شدن از هدايت را در خود فراهم مى كند.
بعضى از مفسران گفته اند: فاعل «يَشاءُ» مردم هستند نه خدا، يعنى خداوند گمراه مى كند كسى را كه خودش بخواهد گمراه شود و هدايت مى كند كسى را كه خودش بخواهد هدايت شود. نظير آيه: كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ ... «3» گروهى را در راهى كه بروند كمك مى كنيم.