صفحه ١٨٠

9- هر كس كه توان علمى و جسمى داشته باشد، مشمول لطف الهى نمى شود، بلكه محسن بودن نيز لازم است. «نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»

سوره يوسف، آيه 23

وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «23»
و زنى كه يوسف در خانه او بود، از يوسف از طريق مراوده و ملايمت، تمناى كام گيرى كرد و درها را (براى انجام مقصودش) محكم بست و گفت:
براى تو آماده ام. يوسف گفت: پناه به خدا كه او پروردگار من است و مقام مرا گرامى داشته، قطعاً ستمگران رستگار نمى شوند.

نكته ها:
در تفسير «مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ» دو احتمال داده اند:
الف: خداوند پروردگار من است كه مقام مرا گرامى داشته و من به او پناه مى برم.
ب: عزيز مصر مالك من است و من سر سفره او هستم و درباره ى من به تو گفت: «أَكْرِمِي مَثْواهُ» و من به او خيانت نمى كنم.
هر دو احتمال، طرفدارانى دارد كه بر اساس شواهدى بدان استناد مى جويند. ولى به نظر ما، احتمال اوّل بهتر است. زيرا يوسف به خاطر تقواى الهى مرتكب گناه نشد، نه به خاطر اينكه بگويد: چون من در خانه عزيز مصر هستم و او حقّى بر من دارد، من به همسرش تعرّض و سوء قصد نمى كنم!. چون ارزش اين كار كمتر از رعايتِ تقواست.
البتّه در چند جاى اين سوره، «رَبُّكَ» كه اشاره به «عزيز مصر» است، به چشم مى خورد، ولى «رَبِّي» هر كجا در اين سوره استعمال شده، مراد خداوند است.
از طرفى دور از شأن يوسف است كه خود را چنان تحقير كند كه به عزيز مصر «رَبِّي» بگويد.
اولياى خدا، به خدا پناهنده مى شوند و نتيجه مى گيرند: موسى از شرّ فتنه هاى فرعون به