صفحه ٢٤٨

7- فقط بازدارنده و نهى كننده نباشيد، بلكه راه حل نيز ارائه دهيد. لا تَدْخُلُوا ... وَ ادْخُلُوا*
8- براى رسيدن به مقصود بايستى راههاى مختلف را پيمود. «وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوابٍ مُتَفَرِّقَةٍ»*
9- مدير خوب بايد علاوه بر برنامه ريزى، حساب احتمالات را بكند، زيرا انسان در اداره ى امور خود مستقل نيست. يعنى با همه محاسبات و دقّت ها باز هم دست خدا باز است و تضمينى براى انجام صددرصد محاسبات ما نيست.  «وَ ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ ءٍ»
10- در برابر مقدّرات حتمى خداوند، چاره اى جز تسليم نيست. «ما أُغْنِي عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ ءٍ»
11- حاكم مطلق هستى، خداوند است. «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»
12- با توكّل زانوى اشتر ببند. لا تَدْخُلُوا ... عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ*
13- هم احتياط و محاسبه لازم است؛ لا تَدْخُلُوا ... و هم توكل به خداوند ضرورى است. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ»
14- به غير خداوند، توكل نكنيد. «عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ» چرا كه او به تنهايى كفايت مى كند «وَ كَفى  بِاللَّهِ وَكِيلًا» «1» و بهترين وكيل است. «نِعْمَ الْوَكِيلُ» «2»
15- يعقوب، هم خود توكل كرد و هم ديگران را با امر به توكل تشويق نمود.
تَوَكَّلْتُ ... فَلْيَتَوَكَّلِ ...

سوره يوسف، آيه 68

وَ لَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَيْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ ما كانَ يُغْنِي عَنْهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْ ءٍ إِلَّا حاجَةً فِي نَفْسِ يَعْقُوبَ قَضاها وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِما عَلَّمْناهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «68»