صفحه ٤٨٣

علاوه بر آنكه برخلاف قاعده لطف است، با بسيارى از روايات و تفاسير، از جمله تفاسير الميزان، فخر رازى، اطيب البيان، ابوالفتوح و نمونه نيز سازگار نيست.
از امام صادق عليه السلام درباره ى «وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ» سؤال شد كه چگونه همانند آنان را نيز به ايّوب داد؟ حضرت فرمود: خداوند از فرزندان او كه قبلًا به مرگ طبيعى مرده بودند نيز به همراه كسانى كه هلاك شده بودند، به او برگرداند. «1»
پيام ها:
1- يادآورى و مرور تاريخ زندگانى بزرگان، بهترين وسيله ى تسكين و صبر و ارشاد و راهنمايى است. «وَ أَيُّوبَ»
2- انبيا نيز در زندگى مادّى، همچون ساير مردم عادّى به گرفتارى ها و بيمارى هايى مبتلا مى شده اند. «مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
3- اگر چه گرفتارى ها در ظاهر، ضرر مى نمايد، ولى در بسيارى از مواقع باطناً لطف خفى و رحمت الهى است. «مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
4- هميشه بلاها و مصائب جنبه كيفرى و تنبيهى ندارد، بلكه گاهى براى اعطاى درجه است و جنبه آزمايشى دارد. «مَسَّنِيَ الضُّرُّ» (با توجّه به اينكه انبيا معصوم هستند ناگوارى ها بخاطر ارتكاب گناه و گوشمالى نيست).
5- انبيا نمونه ادب هستند. «مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ» حضرت ايّوب عليه السلام نفرمود: پروردگارا! ضرر را از من برطرف فرما، بلكه به گونه اى دعا كرد كه يعنى خدايا تو خود مى دانى.
6- در مقام دعا، خدا را با صفتى بخوانيم كه با نياز ما تناسب دارد. «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
7- دعاى انبيا مستجاب است. «فَاسْتَجَبْنا» 8- لطف الهى بيش از تقاضا و دعاى انسان است. فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَيْناهُ ...  (حضرت ايوب عليه السلام از خداوند درخواست «كشف ضر» داشت، ولى پروردگار