صفحه ٤٥٩

پيام ها:
1- لازم نيست كه هر پيامبرى براى خود كتابى جداگانه داشته باشد، چنانكه موسى و هارون، هر دو پيامبر، ولى يك كتاب داشتند و آن تورات بود. آتَيْنا مُوسى  وَ هارُونَ ...
2- براى توفيق در يك حركت، انسان به چند چيز نياز دارد:
الف: شناخت راه از بيراهه. «الْفُرْقانَ»
ب: نورى كه در پرتو آن ببيند و به پيش برود. «ضِياءً»
ج: توجّه و عنايت به هدف، تا از مسير اصلى، منحرف نگردد. «1» «ذِكْراً»
3- براى بهره مندى از هدايت انبيا بايد به روحيه تقوى مجهّز شد. «ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ»
4- نشانه ى تقوى، خداترسى ونگرانى از قيامت است. لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ... مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ 

سوره الأنبياء، آيه 50

وَ هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ أَنْزَلْناهُ أَ فَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ «50»
و اين (قرآن)، مبارك ذكرى است كه ما آن را (براى شما) نازل كرديم، آيا شما آن را انكار مى كنيد؟!

نكته ها:
در مبارك بودن قرآن همين بس كه توانسته است در مدّت كوتاهى، انسان هاى بسيارى را از شرك به توحيد، از تفرقه به وحدت، از جهل به علم، از توحش به تمدن، از اسارت به امارت، از آلودگى به نظافت، از فقر به غنا، از ركود به حركت، از خرافات به حقايق، از ذلت به عزّت، از پيروى طاغوت به اطاعت معصوم، از غفلت به هوشيارى، از تزلزل به ثبات، از كفر به ايمان و در يك كلمه، از ظلمات به نور برساند.
در آيه قبل براى تورات تنها كلمه «ذِكْرٌ» بكار رفت، ولى در اين آيه قرآن را «ذِكْرٌ مُبارَكٌ»