مسير طبيعى است. موسى بايد شاگردى كند تا حكمت بياموزد. «أَنْ تُعَلِّمَنِ»
7- پيامبران اولواالعزم نيز از فراگيرى دانش دريغ نداشتند. «عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ»
8- حضرت خضر، پيامبر و داراى علم لدنّى از سوى خدا بود. «عُلِّمْتَ»
9- پيمودن راه تكامل ورسيدن به معارف ويژه ى الهى، به معلّم و راهنما نياز دارد. «تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ»
10- علم انبيا، محدود و قابل افزايش است. تُعَلِّمَنِ مِمَّا ... (اعلم افراد زمان نيز محدوديّت علمى دارند.)
11- مراتب انبيا در بهره مندى از علم و كمال متفاوت است. تُعَلِّمَنِ مِمَّا ...
12- برخوردارى از تمام مراتب علم و كمال، شرط نبوّت نيست. «تُعَلِّمَنِ»
13- آگاهى به معارف وعلوم الهى، تضمين كننده رشد و كمال انسان است. «تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً»
14- علم به تنهايى هدف نيست، بلكه بايد مايه ى رشد باشد وانسان را به عمل صالح بكشاند و فروتنى آورد، نه غرور و مجادله. «1» «رُشْداً»
سوره الكهف، آيه 67 - 69
قالَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْراً «67»
(خضر) گفت: تو هرگز نمى توانى بر همراهى من صبر كنى.
وَ كَيْفَ تَصْبِرُ عَلى ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً «68»
و چگونه بر چيزى كه آگاهى كامل به (راز) آن ندارى صبر مى كنى؟
قالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً وَ لا أَعْصِي لَكَ أَمْراً «69»
(موسى) گفت: به خواست خدا مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى، تو را نافرمانى نخواهم كرد.