صفحه ٢٠٧

لَدُنِّي عُذْراً»
7- هر جدايى، نشانه ى كينه وعقده و غرور وتكبّر نيست. «قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْراً»

سوره الكهف، آيه 77

فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا أَتَيا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَما أَهْلَها فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما فَوَجَدا فِيها جِداراً يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقامَهُ قالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً «77»
پس آن دو به راه خود ادامه دادند تا به اهل يك آبادى رسيدند، از اهل آنجا غذا خواستند، آنان از مهمان كردن آن دو سرباز زدند. پس آن دو در آنجا ديوارى را يافتند كه در حال ريزش بود. خضر، ديوار را برپا كرد. (موسى با تعجّب) گفت: اگر مى خواستى براى اين كار مزد مى گرفتى!

نكته ها:
مردم از دادن غذا به موسى و خضر امتناع كردند، ولى خضر به تنهايى ديوارِ خراب را مجّانى تعمير كرد.
پيام ها:
1- هر دوره ى آموزشى، نياز به حركت دارد و تنوّع در مكان براى آموزش هاى جديد، يك ارزش است. «فَانْطَلَقا»
2- ملّتى كه سقوط اخلاقى كند، از دادن نان به پيامبر اولواالعزم هم خوددارى مى كند. «فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما» (البتّه اين در صورتى است كه آنان را مى شناختند.)
3- آنان كه از مهمانانى غريب پذيرايى نكنند، قابل نكوهش اند. فَأَبَوْا ...
4- بى اعتنايى و بى مهرى مردم، در كار ما تأثير منفى نگذارد. «فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُما»
5- انبيا گاهى در شدّت نياز به سر مى بردند. «اسْتَطْعَما»
6- گرچه نيازمندان به حداقل قناعت كنند، ولى كرامت انسانى مى گويد كه در حدّ ضيافت پذيرايى كنيد. اسْتَطْعَما ... يُضَيِّفُوهُما