صفحه ٤٤٢

نكته ها:
 «خوف» يعنى ترس از گناه، ولى «خشيت» به معناى ترس از عظمت الهى است، ترسى كه با تعظيم و احترام همراه باشد.
در روايات آمده است كه مراد از «من ارْتَضى » يعنى كسى كه دين او مورد رضايت است، هر چند گناهكار باشد، زيرا شخص با ايمان به خاطر توبه اى كه پس از گناه مى كند، مورد لطف قرار گرفته و مشمول شفاعت واقع مى شود. «1»
پيام ها:
1- تسليم بى چون و چرا بودن، در برابر خدايى ارزش دارد كه به همه چيز آگاه است. «بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ يَعْلَمُ» (توجّه به اينكه خداوند همه چيز را مى داند سبب تسليم همراه با خشيت مى شود.)
2- علم خداوند نسبت به گذشته و آينده يكسان است، بخلاف علم انسان كه فقط نسبت به گذشته است. «يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ»
3- بندگى و تسليم در برابر خداوند، سببِ داشتن مقام شفاعت است. «عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ يَشْفَعُونَ»
4- فرشتگان نيز اهل شفاعت هستند. «لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى »
5- شفاعت، لياقت مى خواهد. كسانى مشمول شفاعت واقع مى شوند كه خداوند از دين آنها راضى باشد. «إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى »
6- معرفت بيشتر به خداوند بايد سبب خشيت فزونتر باشد. «وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ» (مقام عصمت، مانع از خشيت از خداوند نيست.)