صفحه ١٠٩

  است که مردگان را به زندگى باز گرداند و این سخن کاملا با رستاخیز انرژیها منطبق است.
ولى آنچه مفسران درباره درختان آتش زنه «مرخ» و «عفار» گفته اند با «زناد» متناسبتر است در حالى که آیه تعبیر به وقود کرده نه زناد.
2- نکته دیگر تعبیر «اَلشَّجَرُ الاخْضَرُ» (درخت سبز) است که ابتدا به ذهن مى زند که با چوب تر آتش افروختن ممکن نیست، چه خوب بود به جاى آن «الشجر الیابس» (چوب خشک) مى فرمود تا با این معنى سازگار باشد، ولى نباید فراموش کرد که تنها درختان سبزند که مى توانند عمل کربن گیرى و ذخیره کردن نور و گرمى آفتاب را انجام دهند، درختان خشک، صد سال هم در معرض تابش آفتاب باشند ذره اى بر ذخیره انرژى حرارتى آنها افزوده نمى شود بلکه فقط موقعى که درختان، زنده و سبزند قادر بر این کار مهم مى باشند.
پس تنها درخت سبز است که آتش گیره براى ما مى سازد و همانند یک انبار ذخیره انرژى، گرما و نور را به شکل مرموزى در چوب سرد و مرطوب خود نگاه مى دارد، اما هنگامى که درختها خشکیدند عمل کربن گیرى و ذخیره کردن انرژى در آنها تعطیل مى شود. این بود چهره اى از رستاخیز انرژیها در قرآن مجید و هم یک معجزه علمى از این کتاب آسمانى.