صفحه ٩٢

اما هنوز هیچ کس نمى داند چه عاملى سبب شد که از ماده بى جان، موجودى جاندار به وجود آمد، همین قدر مى دانیم عوامل مرموزى دست به دست هم دادند و این ابداع خیره کننده صوت گرفت، اما جزئیات آن هنوز از اسرارى است که دانشمندان بشر به آن راه نیافته اند.
بنابراین به روشنى مى بینیم اجزاى این بدن کنونى ما، قبلاً هر کدام در گوشه اى از این زمین پهناور و بى جان پراکنده بوده، و شاید میان ذرات آن میلیونها کیلومتر فاصله وجود داشته است.
اما نه آن پراکندگى و نه این فاصله ها مانع از این نشد که روزى گرد هم آیند و دست به دست هم بدهند و بدن ما را بسازند.
آیا جاى تعجب است که این کار بار دیگر تکرار گردد ذرات خاک شده و پراکنده بدن ما گرد هم آیند و لباس حیات بپوشند و آفرینش نخستین مکرر گردد؟
اگر آن عرب جامد و بى سواد این سخن را محال و نشانه جنون مى دانست ما امروز در پرتو پیشرفت علم و دانش آن را کاملا عملى و انجام شده مى دانیم و این همان است که فلاسفه هم در عبارت کوتاه و پرمعنیشان مى گویند: «حُکْمُ الاَمْثالِ فیما یَجُوزُ وَ فیما لا یَجُوزُ واحِد».