صفحه ٨٨

  مى یابید، راستى آیا این مرد عمداً به خدا افترا مى زند یا دیوانه است؟!...»(36)
آرى آن روز عقیده به عالم پس از مرگ، و رستاخیز مردگان یک نوع جنون یا تهمت بر خداوند محسوب مى شد، و جوشش چشمه حیات از ماده بى جان مطلبى عجیب، باور نکردنى و جنون آمیز تلقى مى گردید.
البته این طرز تفکر از آن مردمى که در «ظلال مبین» و گمراهى آشکار بودند، و براى محیطى که سالیان دراز نسیم علم و دانش در آن نوزیده بود غیر منتظره نبود.
اما جالب اینجاست که بدانیم قرآن به چه استدلالهاى زیبا و مثالهاى جالب و منطق سهل و ممتنعى که هم عوام بى سواد از آن بهره مى گیرند و هم دانشمندان موشکاف، دست زد، و چگونه رستاخیزى عظیم در مسئله رستاخیز به پا کرد.
شاید کمتر صفحه اى از قرآن باشد که ذکرى از عالم پى از مرگ، و مسائل گوناگون مربوط به آن، در آن نباشد، و این خود اهتمام قرآن را نسبت به این مسأله مهم روشن مى سازد.
بطور کلى آیات رساخیز را از نظر منطق و استدلال مى توان به هفت دسته تقسیم کرد که هر کدام براى خود راهى به سوى این مسأله بزرگ گشوده است، راهى روشن، مطمئن و دلپذیر.