صفحه ٣٦

  چگونه تشخیص مى داده اند».(15)
مسلّم است منظور آنها از این «بیلان زندگى» صحنه سازى و فورمالیته کارى امروز ما نبوده، زیرا بعید به نظر مى رسد که آدمهاى آن روز این راهها را کشف کرده بودند که مثلا انسان مى تواند چنین بیلانى را ارائه دهد بدون اینکه کوچکترین حرف درستى در آن باشد و روشن است که اگر انسانى بیلان عملش این باشد چه آدم خوبى خواهد بود و توجه به زندگى پس از مرگ چه اثر تربیتى عمیقى روى او گذارده است.
به هر حال تاریخ به ما مى گوید که در تمدنهاى کهن دیگر که مقارن تمدن مصر یا پس از آن به وجود آمدند مانند تمدن کلدانیان، آشوریان، یونانیان و ایرانیان، مذهب بطور کلى و اعتقاد به زندگى پس از مرگ بخصوص موقعیت خاصى داشته است.
توجه به این موضوع در مذاهب بزرگ جهان نیز کاملا آشکار است و نیازى به توضیح ندارد و در آینده نمونه هایى از آن را خواهیم دید.
در اینجا توجه شما را به نکته قابل توجهى که دانشمند معروف اسلامى نویسنده کتاب «روح الدین الاسلامى» از مجله «ریدرزد ایجست» نوامبر 1975 از «نورمان فن سنت بیل» نقل مى کند جلب مى کنیم، او مى گوید: «حقیقت این است که شور غریزى به وجود جهان دیگر پس از مرگ یکى از محکمترین دلایل این مسئله است زیرا هر گاه خدا مى خواهد انسان را به حقیقتى قانع سازد، ریشه آن را در سرزمین غرائز و فطرت او غَرْس مى کند.
عقیده به زندگى جاویدان در سراى دیگر یک نوع احساس عمومى