صفحه ٢٧٣

  جا نیاز به رآکتورهاى نیرومند اتمى نیست، بلکه بسیارى از اتمهاى سنگین جهان خود به خود - اما به طور تدریجى و آهسته - در حال شکسته شدن هستند. این یک طرف مسأله بود.
آیا همان طور که اتمها مى شکنند و تبدیل به انرژى مى شوند، ممکن است انرژى ها نیز تبدیل به ماده شوند.
همان طور که مثلاً در رفتن «مهار یک فنر» موجب باز شدن آن مى شود و با یک فشار شدید بار دیگر مى توان آن فنر را جمع کرد و به مهار کشید، آیا در جهان انرژى ها نیز این اصل حکومت مى کند و مى توان آن را فشرد و تبدیل به ماده کرد؟
البته - تا آنجا که مى دانیم - علم و دانش امروز نتوانسته چنین کارى کند ولى هیچ دلیل بر نفى آن نیز در دست نیست، هنگامى که قبول کردیم اینها دو خویشاوند نزدیک، بلکه دو چهره مختلف از یک حقیقت هستند، تبدیل هر کدام به دیگرى کاملاً قابل درک است، و به این ترتیب مانعى بر سر راه تبدیل «انرژى» به «ماده» به چشم نمى خورد.
2- اعمال ما اشکال مختلفى از انرژى هستند، سخنان ما انرژى صوتى است که با انرژیهاى مکانیکى زبان و لب آمیخته مى شود و از انرژیهاى خاص مغزى مدد مى گیرد.
حرکات و افعال و کارهاى ما اعم ازخوب و بد، ظلم و عدالت، احسان و بخل، عبادت و نیایش شکل هاى دیگرى از انرژى مکانیکى یا آمیخته اى از انرژى مکانیکى و صوتى هستند.
در اینجا اشتباه بزرگى وجود دارد که باید از آن پرهیز کرد و آن اینکه غالباً تصور مى کنند که مواد غذایى در درون بدن ما تبدیل به انرژیها و حرکات