صفحه ٤٥٦

قَدِيرٌ، هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ ... هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ عَلِيمٌ، وَ هُوَ مَعَكُمْ، هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
اصول حكومت و مديريّت را مى توان در چند چيز خلاصه كرد:
الف) علم و آگاهى به ظاهر و پنهان: يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ ...، وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ
ب) قدرت و توانايى: «وَ هُوَ عَلى  كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ»
ج) عزّت و حكمت: «وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
د) نظارت و حضور فراگير: «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ»
ه) بررسى و حسابرسى عملكرد: «وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»
پيام ها:
1- خداوند، هم آفريننده هستى است، هم مدير و مدبّر امور هستى. خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ ... لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ 
2- خداوند، نه در آفريدن شريك دارد، هُوَ الَّذِي خَلَقَ ...، نه در اداره كردن نيازمند شريك است. «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ»
3- خداوند، سرچشمه هستى است، «هُوَ الْأَوَّلُ» و پايان هستى به او باز مى گردد.  «وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»
4- هستى داراى هدف و در حركت به سوى خداوند است. «إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ»
5- گردش شب و روز و كوتاه و بلند شدن ايام، نمونه اى از تدبير الهى است. لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ ... يُولِجُ اللَّيْلَ ...
6- خداوند هم به كردار ما آگاه است، «بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» و هم به افكار و نيّات ما. «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»

سوره الحديد، آيه 7

آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7»