صفحه ١٨٥

كه برادرى را از بين مى برد. همچنين در آيات قبل سخن از صلح و اصلاح بود، در اين آيه به بعضى عوامل و ريشه هاى فتنه و درگيرى كه مسخره كردن، تحقير كردن و بدنام بردن است اشاره مى كند.
آرى، يكى از بركات عمل به دستورات اسلام، سالم سازى محيط و جلوگيرى از درگيرى هاى اجتماعى است.
شايد بتوان گفت كه عنوان تمسخر و تحقير كه در اين آيه مطرح شده، از باب نمونه است و هر سخن يا حركتى كه اخوّت و برادرى اسلامى را خدشه دار كند، ممنوع است.
با آنكه زنان در واژه «قوم» داخل بودند، امّا ذكر آنان به صورت جداگانه، بيانگر خطر بيشتر تمسخر و تحقير در ميان آنان است.
تمسخر و استهزاى ديگران 
استهزا و مسخره كردن، در ظاهر يك گناه، ولى در باطن چند گناه است؛ گناهانى مانند:
تحقير، خوار كردن، كشف عيوب، اختلاف افكنى، غيبت، كينه، فتنه، تحريك، انتقام و طعنه به ديگران در آن نهفته است.

ريشه هاى تمسخر
1. گاهى مسخره كردن برخاسته از ثروت است كه قرآن مى فرمايد: «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ، الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ» «1» واى بر كسى كه به خاطر ثروتى كه اندوخته است، در پيش رو يا پشت سر، از ديگران عيب جويى مى كند.
2. گاهى ريشه ى استهزا، علم و مدرك تحصيلى است كه قرآن درباره اين گروه مى فرمايد:
 «فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ» «2» آنان به علمى كه دارند شادند و كيفر آنچه را مسخره مى كردند، ايشان را فرا گرفت.
3. گاهى ريشه ى مسخره، توانايى جسمى است. كفّار مى گفتند: «مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً» «3» كيست كه قدرت و توانايى او از ما بيشتر باشد؟