صفحه ٣٨٤

غفلت درآيند ولى هنگامى كه متوجّه شدند، باقى جملات به دو بار تقليل مى يابد. «1»
گاهى حضرت على عليه السلام به خاطر ايجاد حساسيّت در مردم، الفاظى را تكرار مى كردند. چنانكه به فرزندانش وصيّت مى كند: الله الله فى الايتام ...، «الله الله فى جيرانكم»، «الله الله فى الصلاة»، الله الله فى القرآن ... «2» كه لفظ جلاله «الله» تكرار شده است.
تكرار نماز در هر شبانه روز، براى آن است كه هر روز گامى به خداوند نزديك شويم. كسى كه از پله هاى نردبان بالا مى رود، در ظاهر، پاى او كارى تكرارى انجام مى دهد ولى در واقع در هر حركت گامى به جلو و رو به بالا مى گذارد. كسى كه براى حفر چاه كلنگ مى زند، در ظاهر كارى تكرارى مى كند، ولى در واقع با هر حركت، عمق چاه بيشتر مى شود. انسان با هر بار نماز و ذكر و تلاوت آيه اى گامى به خدا نزديك مى شود تا آنجا كه درباره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى خوانيم: «دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى » «3» چنان به خدا نزديك شد كه به قدر دو كمان يا نزديك تر شد.
تكرار سفارش به تقوا در هر يك از خطبه هاى نماز جمعه در هر هفته، بيانگر نقش تكرار در تربيت دينى مردم است.
اصولا بقاى زندگى با تنفس مكرر است و كمالات، در صورت تكرار حاصل مى شود. با يك بار انفاق و رشادت، ملكه سخاوت و شجاعت در انسان پيدا نمى شود، همان گونه كه رذائل و خبائث در صورت تكرار، در روح انسان ماندگار مى شوند.

دلايل تكرار در قرآن 
تكرار، گاهى براى تذكّر و يادآورى نعمت هاى گوناگون است. نظير تكرار آيه «فَبِأَيِّ آلاءِ*