صفحه ٣٠٨

پيروز شد. لذا اشاره به فراز «فَانَّ اللهَ غَنِيٌّ حَميد» مى فرمايند؛ يعنى خداوند بى نياز مطلق است و براى تحقّق اراده خود نياز به هيچ كس ندارد، بلكه شما انسان ها هستيد كه به خداوند نياز داريد و بايد خود را در معرض اراده هاى الهى قرار دهيد تا به «غَنِيٌّ حَميد» نزديك شويد. پس يك عدّه اى فكر نكنند اگر حالا ما كنار بكشيم، اسلام و انقلاب از بين مى رود و مغرور شوند به اين كه زحمت هاى ما بود كه اسلام را تا اين جا پيش آورد، برعكس، حضرت دارند متذكّر مى شوند كه با عقب نشينى شما در دفاع از اسلام، شما روسياه مى شويد و زحمت هاى گذشته تان نيز به كارتان نخواهد آمد، چون در عمل كار را تمام نكرديد، پس در باطن هم كارى براى شما نخواهد ماند. آنهايى كه دغدغه نزديكى به خدا دارند بدانند بايد تلاش كنند تا راه رسيدن به خدا را با همه ظرائف آن پيدا كنند و مسلم با حاكميت امثال على عليه السلام اين راه محقق مى شود و نه از طريق كسانى كه در فهم اسلام و قرآن جزء افراد معمولى هستند.

ريشه طمع به حذف على عليه السلام
315- «الا قَدْ قُلْتُ ما قُلْتُ عَلي مَعْرِفَةٍ مِنّي بِالْخَذْلَةِ الَّتي خامَرَتْكُمْ وَالْغَدْرَةِ الَّتي اسْتَشْعَرَتْها قُلُوبُكُمْ» يعنى؛ بدانيد آنچه من گفتم با معرفت كامل بود به سستى اى كه در خوى شما پديد آمده و با آشنايى كامل بود نسبت به آنچه قلب شما با بى وفايى و خيانت حاصل نموده است.
حضرت پديده طمع به حذف على عليه السلام را در سستى مبارزان و بى وفايى آن ها نسبت به ارزش ها و آرمان هاى اصلى اسلام مى دانند و مى فرمايند