صفحه ٢٠٦

حساب فاطمه زهرا عليهاالسلام را نكرده بودند
آن ها با اعتراض حضرت فاطمه عليهاالسلام خوب فهميدند در مقابلشان نهضتى بسيار ظريف- به ظرافت روح بزرگ فاطمه عليهاالسلام- قرار گرفته است. حساب اين را نكرده بودند كه اين بار يك زن، آن هم زنى به قداست فاطمه، نغمه هاى نهضتى را در مقابل آن ها به صدا درخواهد آورد. از شواهد تاريخى برمى آيد كه حساب هر چيزى را كرده بودند و نقشه مناسب مقابله با آن را هم از قبل تهيّه نموده بودند، ولى اصلًا تصوّر نهضت فاطمى را نمى كردند، زهرايى كه تا حال گوش نامحرمى صداى او را نشنيده بود، حالا سردار نهضتى شده كه دل شيران را آب مى كند و لذاست كه اوّل بايد از او انتقام گرفت كه چهره انحراف را آشكار نمود و نگذاشت ابابكر را در لعاب قداست، به عنوان خليفه رسول خدا جا بزنند.
حساب كرده بودند مردم معمولى كه سرشان به كار خودشان است و يا مشغول عزادارى براى رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم هستند و لذا نيرويى نخواهند بود كه در مقابل شان بايستند. دو قبيله قدرتمند اوس و خزرج هم با پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم عهد بسته بودند كه از او دفاع كنند و حالا كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم رحلت كرده اند، مى شود به راحتى آن ها را از صحنه خارج كرد- همان طور كه كردند و چيزى هم نشد- قريش هم كه صاحب نفوذ و قدرت است در اصلِ مسئله خلافت با خليفه اوّل و دوم شريك اند و لذا بدنه قريشِ مهاجر، مقابله نخواهند كرد. على عليه السلام كه مدعى اصلى است، به چند دليل كارى از پيش نمى برد؛ اولًا جوّ مى سازيم كه دنبال قدرت است و براى خودش به سر و مغزش مى زند و در نتيجه از آن عظمت و قداستى