صفحه ٢٩٤

نظام و ناموس تاريخ را براى ما بيان و تحليل مى نمايد، تا فريب تحليل هاى بيگانه از اسلام را نخوريم.

چه كسى مى تواند عامل وحدت باشد؟
حضرت مى فرمايند: گويا حق و عدالت موجود در نهضت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم از ارزش هاى اسلامى نبودند و گويا شما در زير سايه اى غير از حق و عدالت زندگى را مى جوييد كه به مناديان مخالف با نهضت، نزديك شده ايد. راضى بودن منافقان از حاكميت جديد قابل پذيرش است، امّا رضايت و سكوت شما كه تا ديروز شمشير مى زديد و دل مى سوزانديد قابل قبول نيست. چراكه همه خوب مى دانيد اگر على عليه السلام حاكم نباشد، تفرقه و بى ثمرى شروع خواهد شد. و در حاكميت على عليه السلام است كه سايه وحدانى ذات احدى ظهور مى كند و جامعه قرار و آرامش حقيقى به خود مى گيرد و همه به مقصد خود خواهند رسيد. نگذاريد وحدتى را كه اين جزيره به خود ديده است، ناتمام و ناقص بماند و از دست برود. تنها قدرت الهى است كه مى تواند نور يگانگى به جامعه بدهد و تاريخ گواه است كه اين در پرتو شخصيت على عليه السلام متجلى مى گردد.
جنس هوس، پراكندگى است و جنس احد، يگانگى است. كسى كه دلش به سوى احد نيست هر قدر هم به ظاهر آدم بى آزارى باشد، وقتى حاكم شود جنس كارش تفرقه است. اين طور تبليغ كردند كه ابابكر آدم ظاهرالصلاحى است، آدمى كه به ظاهر به كسى آزارى نمى رساند، عمرى هم از او گذشته، چون سر كار بيايد، هيچ دعوايى به پا نمى شود. ولى چرا