صفحه ٢٣٠

حكم خدا و از طريق انسان معصوم نباشد، آن جامعه به ثمر نمى رسد. چون همان طور كه در مورد خانواده عرض شد، شرط انسجام و هماهنگى؛ ارتباط كثرت ها با حضرت احد است، و حكم حضرت احدى توسط كسى كه واسطه بين عالم ارض و سماء است در جامعه و عالمِ كثرت جارى مى شود.

وقتى جامعه بى ثمر مى شود
علامه طباطبايى «رحمةالله عليه» در تفسير الميزان ذيل آيه 200 سوره آل عمران، بحث مفصّلى در همين رابطه دارند. «1» ايشان مى گويند: جامعه به اين جهت تشكيل مى شود كه نيازهاى انسان به تنهايى برآورده نمى گردد و از طريق اجتماعِ افراد آن نيازها برآورده مى شود، پس فلسفه پديدآمدن جامعه، رفع نيازهايى از انسان ها است كه به صورت فردى امكان برآوردنش مشكل است. حال اگر در جامعه حكم خدا جارى نباشد، اصلًا جامعه به حوائج خود نمى رسد و تازه خود جامعه مزاحم حيات و اهداف انسان ها مى شود. به عنوان مثال؛ يك زمانى مدارس ما وسيله رشد و تعالى فرزندان ما مى شد. يعنى كسى كه ادب نداشت و رعايت حقوق خواهر و برادرش را نمى كرد، وقتى به مدرسه مى رفت در اصطكاك حقوق ها مى ديد كه بايد مرز خود را بشناسد، و لذا كم كم مؤدّب مى شد. اما در حال حاضر به همان اندازه اى كه نسبت انسان ها با خداوند ضعيف شده و حال و هواى مدرنيته