صفحه ٢٠٣

به اين بزرگى كه جهت اسلام را به كلّى تغيير مى دهد، يك دقيقه هم درنگ نكرديد، تا دل ها آرامش لازم را بيابد و سپس كشيدن افسار خلافت به سوى شما آسان شود، لذا فرمود؛ «وَ يَسْلَسَ قِيادُها» يعنى؛ و كشيدن افسار آن آسان گردد، و شما اين كار را نكرديد، بلكه با دست پاچگى تمام نقشه خود را عملى نموديد تا هيچ كس فرصت فكر كردن و تصميم گرفتن و انتخاب كردن نداشته باشد. بعد مى فرمايند: «ثُمَّ اخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَها، وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَها»؛ پس از آن كه حكومت را بلافاصله به دست گرفتيد، شروع كرديد آتش به پا كردن و آتش فتنه هاى نهفته را شعله ور نمودن. يعنى شرايطى فراهم كرديد كه مردم فرصت فكر كردن نسبت به كار شما را نداشته باشند و همين هم كه خواستند فكر كنند با انواع فتنه هاى پنهان كه سربرآورده، خود را روبه رو ديدند؛ فتنه هايى كه اسلام در طول بيست وسه سال، آرام آرام آن ها را فرو نهاده بود، باز سر برآورد و حاكميت شما موجب شعله ور شدن آن ها گشت.

سقيفه و انتخاب آزاد!
 «عبدالفتاح عبدالمقصود» از مورخين معاصر اهل سنّت در جلد اوّل كتاب امام على عليه السلام كه شرح مبسوطى از جريان سقيفه را مطرح مى كند، مى گويد: پس از به خلافت رساندن ابابكر در سقيفه، عمر و ابوعبيده جرّاح دو طرف ابابكر را گرفتند و در كوچه هاى مدينه حركت مى كردند، هر كس را مى ديدند دستش را مى گرفتند و با فشار هم كه شده مى چسباندند به دست ابابكر و مى گفتند: بدين وسيله تو با ابابكر بيعت