صفحه ٢٠٨

جدا نمى شود امّا دومى جدا مى شود. به خاطره اى در این زمینه توجّه فرمایید:
در زمان طاغوت که بحث هاى انقلاب داغ بود، ما را دستگیر کرده و به ساواک برده و از آنجا به تهران منتقل کردند و گفتند: باید به ملاقات رئیس ساواک تهران بروید.
هنگامى که با ایشان روبه رو شدم حرف هاى زیادى زد ازجمله گفت: مى دانم شما شخص باسوادى هستید، امّا ایمان من کمتر از شما نیست! من عاشق مولى امیرمؤمنان على (علیه السلام) هستم؛ ولى با کسانى که با حکومت شاه مخالفت کنند به شدّت برخورد مى کنم و اگر لازم باشد یک میلیون نفر از آنها را خواهم کشت!».
نتیجه این که احکام فقهى را نمى توان از مسائل اخلاقى جدا کرد و کسانى که این دو را از هم جدا مى کنند انسان هاى منحرفى هستند.

ارتباط علم اخلاق با علم الحدیث
بحث درمورد رابطه علم اخلاق با سایر علوم اسلامى بود. در مباحث گذشته چگونگى ارتباط علم اخلاق با سه علم مهمّ اسلامى، یعنى «عقاید»، «تفسیر» و «فقه» بیان شد. اینک به سراغ ارتباط علم اخلاق با احادیث مى رویم.
بیشترین ارتباط، بین این دو علم وجود دارد، یعنى آن قدر که احادیث اخلاقى داریم منبع دیگرى براى اخلاق اسلامى نیست. به منظور روشن شدن این ادّعا به نمونه هاى زیر توجّه فرمایید: