حضرت فرمودند هر وقت مشكلى پيش مى آمد و اژدهايى دهان باز مى كرد پيامبراكرم صلى الله عليه و آله وسلم برادرش على عليه السلام را در دل آتش مى انداخت. همين جا به يكى از شبهاتى كه گاهى مطرح مى شود اشاره بكنم. مى پرسند چرا
پيغمبر اقوام خودش را امام قرار داد؟ و يا ائمه فرزندان خودشان را به عنوان امام تعيين مى كردند؟ جواب اين است كه حالا با اين مسئوليت كه به عهده آن ها گذاشتند، نقل و نبات تقسيم فرزندانشان كردند؟ يا خود و فرزندان خود را تا شهادت جلو بردند؟ ائمه عليهم السلام كه از آينده خبر داشتند پس اين تهمت كه آقا پارتى بازى شده درست نيست بلكه براى اين كار مهم، پاكبازان و سينه چاكانى نياز بود كه همه چيزشان را در طبق اخلاص بگذارند و ارائه دهند و اين روحيه در ائمه معصومين عليهم السلام به نمايش درآمد. آيا انتخاب پيامبر و بقيه ائمه عليهم السلام عالى ترين انتخاب نبود؟ آيا ائمه عليهم السلام تا پاى جانشان در دفاع از اسلام ايستادگى نكردند؟! و آيا براى حفظ اسلام تنها همين روحيه ها نياز نبود؟ فاطمه زهرا عليهاالسلام اين فرزند مكتب شعور و بصيرت روى اين نكته انگشت مى گذارد كه اين اسلام با سينه چاكى هاى على عليه السلام ماند و فقط با على عليه السلام مى تواند ادامه يابد و اگر او را از مسند حاكميت حذف كنيد پس از مدتى نه آن عزتِ آمده مى ماند و نه از آن اسلامِ شور آفرينِ قدسى ديگر خبرى خواهد ماند.
از طريق عامّه نيز تاييد شده است كه على عليه السلام در تبعيت از حكم پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم بى چون و چرا بود، مورد زير را به عنوان نمونه عرض مى كنيم.
حافظ محمدبن موسى شيرازى در كتابى كه از مجموع دوازده تفسير از معاريف اهل سنت است نقل مى كند كه انس بن مالك گفت ما در محضر رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم نشسته بوديم و از مردى ياد مى كرديم كه نماز